اولین قدم در آموزش این کودکان انتخاب معلَََََََمان آشنا ومسلط به زبان مادری کودک می باشد .

زیرا آموزش باید به کمک زبان مادری وبااستفاده از کلمات مشترک میان زبان مادری وزبان معیارصورت گیرد .

اماوظیفه مامعلمین به عنوان نزدیکترین فرد ازنظام تعلیم وتربیت به کودک این است که سعی کنیم ابتدا نگرشی مثبت درمورد زبان دوم در کودک ایجاد کنیم به طوری که کودک یادگیری زبان دوم رایک مزیت ونیاز بداندواین انگیزه رادر کودک تقویت کنیم که دوست داشته باشدبا یادگیری زبان دوم عضوی از اعضای آن جامعه زبانی شود وبا توجه به اینکه دانش آموزی میتواند زبان دوم رابهتر بیاموزد که شخصیت اجتماعی وبرونگرایی داشته باشدلذا باشرکت دادن دانش آموزان کمرو وخجالتی در بحث وگفتگویادگیری زبان دوم را برای این کودکان شیرین وآسان کنیم .

لذا برای آموزش این کودکان لازم است قبل از ورود دانش آموز به مدرسه به صورت غیر مستقیم در کلاسهای پیش دبستانی و با کمک زبان مادری ، زبان فارسی به صورت شفاهی به آنها آموزش داده شود تا زمان شروع آموزش به صورت رسمی با مشکلات کمتری مواجه شویم واکر دانش آموزی موفق به شرکت در دوره های پیش دبستانی نشد باید یک ماه قبل از شروع سال تحصیلی در کلاسهای آموزشی خاص این کودکان نسبت به آموزش زبان فارسی به این کودکان اقدام کرد.

در آموزش چنین کودکانی باید سعی شود به کمک زبان مادری و با استفاده از کلمات مشترک میان زبان مادری و زبان معیار (فارسی) و با تلفیقی از روش های نمایشی و مکالمه و گفتگو وپرسش وپاسخ وبا استفاده از موضوعات ملموس مانند خرید از فروشکاه مواد غذایی وموضوعات مورد علاقه دانش آموز مانند پدر ومادر ، بازی و ورزش ، مسائل اجتماعی روز به زبان آموزی به این کودکان پرداخت.

بعد از استفاده از روش های فوق و آشنایی نسبی کودک با زبان فارسی از روش حل مسئله مانند انشاء وجمله نویسی وگفتن دکلمه و توصیف وقایع و حوادث زیان آموزی را در این کودکان تقویت می کنیم .

دوزبانه بودن یعنی چه؟

 

مقاله خود را با یک جمله از گوته فیلسوف آلمانی و توضیح آن شروع می کنم.

گوته فیلسوف آلمانی می گوید:((کسی که فقط یک زبان میداند درواقع با آن زبان آشنایی کامل ندارد.

)) منظور گوته این است که کسی می تواند به خوبی یک زبان را بشناسد که با زبان های دیگر هم آشنایی داشته باشد چون کسی که زبان دیگری غیر از زبان خود را مخصوصا زبان هایی که با زبان مادری وی برخورد و تاثیر متقابل داشته اند را نشناسد در نتیجه کلماتی که از زبان های دیگر وارد زبان خود شده اند را نمی شناسد.

مثلا کلمه ی بلوط که در روستاهای ما هم از این واژه استفاده می شود، یک واژه ی یونانی است که وارد زبان ما شده است یا هزاران کلمه ی دیگر که از زبان های عربی- انگلیسی و یونانی وارد زبان ما شده اند.

ضمنابرای سنجش هر چیزی باید وسیله ومعیاری وجود داشته باشد .

و ما اگر با زبان های دیگر آشنایی داشته باشیم می توانیم زبان خود را ارزشیابی کنیم و به نقاط قوت و ضعف زبان خودمان پی ببریم.

و موضوع دیگر این که یکی از کارهایی که به فرهنگ و تمدن یک ملت خدمت می کند ،انتشار آن فرهنگ به کشور ها و ملت های دیگر است و ما برای انتشار فرهنگ و آداب و رسوم و زبان خود نیازمند دانستن زبان های دیگر هستیم.

اما برای اینکه به فهم بهتر موضوع کمک کنیم سعی کردیم با طرح سوال و جواب هایی ذهن خوانندگان عزیز را بیشتر متوجه موضوع نماییم.

دو زبانه بودن در واقع یک موقعیت است که فرد برای یرقراری ارتباط با دیگران به طور متناوب ((بسته به موقعیت های خاص ))از دو یا چند زبان استفاده می کند .

(زندی)امروزه در جهان کودکان دو زبانه درحال افزایش هستنند و روز به به روز بر تعداد آنانها افزوده می شود و دلیل آن از بین رفتن مرزها و تبدیل شدن جهان به یک دهکده ی جهانی است.

مثلا با تشکیل اتحادیه اروپا و بر داشتن مرزهای ی وجغرافیایی و مهاجرت بدون دردسر افراد جهت پیدا کردن کار از کشوری به کشور دیگر روز به روز برتعدادآمار کودکان دو زبانه در جهان افزوده می شود 2 موضوعی که در اینجا حائز اهمیت است این است که آیا دو زبانه بودن برای فرد وکشور های پذیرنده ی کودکان دو زبانه مزیت است یا عیب؟ در هر دومورد باید بگوییم مزیت است، معمولا همیشه کشور هایی که در مسیر رفت و آمد اقوام و کشورهای گوناگون بوده اند بر اثر برخورد فرهنگ ها و تمدن ها در این کشورها و به دست آوردن وجذب نقاط مثبت فرهنگ ملت های دیگر و بر طرف کردن معایب فرهنگ و آداب ملت خود به پیشرفت های قابل ملاحظه ای رسیده اند .

درمورد فرد نیز این قضیه زمانی به عنوان یک مزیت نمود خود را نشان می دهد که فرد به هر دو زبان تسلط کافی داشته باشد.

ضمنا با توجه به پژوهش هایی که بر روی کودکان دوزبانه انجام شده است درمقایسه با کودکان تک زبانه از لحاظ عملکرد مغزی، برتری چشم گیری داشته اند به طوری که برای پاسخ دادن به یک نوع سوال با دستگاهی که عملکرد مغز را اندازه گیری می کرد متوجه شدند که مغز کودکان دوزبانه برای حل مسائل و سوالات نیاز به فعالیت کمتری داشته است که نشان دهنده ی مزیت دو زبانه بودن است .

تاکید یا عدم تاکید کودکان به صحبت کردن با زبان مادری

موضوع دیگر این که آیا ما به عنوان مربی و معلم دانش آموز این حق را داریم که به کودکان تاکید کنیم که در مدرسه به زبان مادری خود صحبت نکنند؟ انسان ها نسبت به فرهنگ وآداب و رسوم و حتی زبان خود تعصب دارند و اگر با دانش آموز چنین برخوردی شود در واقع ما به شخصیت وفرهنگ دانش آموز توهین کرده و بی اعتنایی به زبان دانش آموز مساوی است با نادیده گرفتن خود دانش آموز و این که ما با این رفتار خود به دانش آموز می گوییم که فرهنگ و زبان وهویت خود را پشت دیوار مدرسه بگذار و وارد مدرسه بشو! که دانش آموز با این حرکت نسبت به درس و مدرسه بی علاقه وبا اعتماد به نفس کمتری در مدرسه حاضر می شود و غیر فعالانه در کلاس شرکت کرده و احساس می کند که فرهنگ و هویت و زبان او فاقد ارزش است که این وظیفه ی سنگین را بر دوش ما می اندازد که مواظب برخورد ها و سخنان خود با افراد دو زبانه باشیم و در کلاس درس با استفاده از زبان آنان هم موجبات فعالیت و ایجاد علاقه در آنها را فراهم آوریم و هم اینکه دانش آموزان دیگر با واژه های جدید تر آشنا شوند.

3 اما یک سوال هم در مورداولیای محترم مطرح است که آیا یک فرد کرد یا لر یا عرب یا ترک از همان لحظه ی تولد باید زبان فارسی را به عنوان زبان معیار به فرزندش بیاموزد و برای جلو گیری از دو زبانه شدن باید با زبان مادری خود کودک با او صحبت نکند؟ متاسفانه این مورد در کشور ما رسم شده است که مردم صحبت کردن فرزندانشان را به زبان مادری عیب دانسته و سعی می کنند از آغاز تولد با ایشان با زبان فارسی صحبت کنند و در معرض زبان مادری قرار نگیرند که این یک عیب بزرگ است.

همه ساله مبالغ بسیار زیادی برای باز سازی بناها و کتیبه های تاریخی مصرف می شود که فرهنگ و آداب و رسوم و تاریخ ملت خود را بازسازی کنیم و به وجود آنها افتخار می کنیم اما نسبت به بزرگترین سرمایه فرهنگی خود یعنی زبانمان بی اهمیت هستیم و سالانه مبالغ زیادی هزینه می کنیم تا از شر آن خلاص شویم متاسفانه با روندی که به پیش می رود در چند سال آینده خیلی از گویش ها و لهجه های موجود در کشور ما از بین می روند و شاید لازم باشد مثل خیلی از زبان های دنیا که فقط دو سه نفر به آن زبان در دنیا صحبت می کنند فقط در موزه ها و آثار تاریخی به دنبال لهجه ها و گویش ها ی موجود در کشورمان بگردیم، بلایی که بر سر پوشش و لباس های محلی ما رفته است .

علت این که آموزش دروس عربی وانگلیسی از مقطع راهنمایی واز سن 12 سالگی آغاز می شود چیست؟ روانشناسان و زبان شناسان معتقدند که 12 سال اول زندگی هر شخص از لحاظ فراگیری زبان دوران تطبیق محسوب می شود و بعد از آن دوران یاد گیری - یعنی شخص در 12 سال اول زندگی ضمن فراگیری زبان، با زبان فرا گرفــته شده خود را با محیط اطـــراف تطبیق می دهد و سیستم فکری اش شکل می گیرد و زمانی این تطبیق شکل می گیرد که سواد آمــوزی شخص به زبان مادری تکمیل گردد یعنی علاوه بر تکلم ، خواندن و نوشتن به زبان مادری را نیز یاد می گیرد.

اما در مناطق دو زبانه کودک شش ساله مثلا ترک زبان از همان روز اول بایستی به زبانی غیر از زبان مادری خود تحت تعلیم قرار گیرد به عنوان مثال همان کودک ترک زبان که کوچک ترین آشنایی با زبان فارسی ندارد و تنها به زبان مادری خود با طبیعت و اطرافیان ارتباط برقرار می کند باید از همان روز اول به زبانی غیر از زبان مادری آموزش ببیند.

4 متاسفانه روش های تدریسی که در مدارس ما از آن استفاده می شود فقط مخصوص دانش آموزان فارس زبان می باشد و قواعد و اصولی آموزشی که در سالهای ابتدایی مدرسه نظیر استفاده از عکس و تصویر و 000 برای تداعی مفاهیم انتزاعی استفاده میشود ، فقط برای آموزش کودکان فارسی زبان کاربرد دارد و مفید واقع می شود چون این اصول برای آموزش به زبان مادری فرد پیشبینی و طراحی شده انــد مثــلا یک کــودک فارسـی زبان بـا دیدن تصویـر آب مفهوم آب در ذهــنش تــداعــی می شود و هنـگامـی کــه کــلمه آب را نــیز کــنار آن می بــیــند، بــا ایــن مــفهوم ارتبــاط بــر قرار کـرده ومطلب را درک می کند.

downloadprojects.ir

اما در مورد دانش آموز غیر فارسی زبان و ضع متفاوت وبسیار دشوار است مثلا همان کودک ترک زبان وقتی تصویر آب را می بیند مفهوم ((سو )) در ذهن او تداعی می شود درحالی که ما می خواهیم کلمه آب را آموزش دهیم و کلمه ی آب با معلومات و دانسته های قبلی او مغایرت داشته و از کلمه ی آب هیچ گونه شناختی ندارد و قادر به برقراری ارتباط وتطبیق این کلمه با دانسته های قبلی خود نمی باشد که این مورد از معضلات آموزش درمناطق دو زبانه می باشد که گاه باعث افت تحصیلی و پیامد آن فرار از مدرسه ودر مواردی بزهکاری فرد می شود.

لذا لازم است قبل از ورود دانش آموز به مدرسه به صورت غیر مستقیم در کلاسهای پیش دبستانی و با کمک زبان مادری ، زبان فارسی به صورت شفاهی به کودک آموزش داده شود تا زمان شروع آموزش به صورت رسمی با مشکلات کمتری مواجه شویم واکر دانش آموزی موفق به شرکت در دوره های پیش دبستانی نشد باید یک ماه قبل از شروع سال تحصیلی در کلاسهای آموزشی خاص این کودکان نسبت به آموزش زبان فارسی به این کودکان اقدام کرد.

در آموزش چنین کودکانی باید سعی شود به کمک زبان مادری و با استفاده از کلمات مشترک میان زبان مادری و زبان معیار (فارسی) و با تلفیقی از روش های نمایشی و مکالمه و گفتگو وپرسش وپاسخ وبا استفاده از موضوعات ملموس مانند خرید از فروشکاه مواد غذایی وموضوعات مورد علاقه دانش آموز مانند پدر ومادر ، بازی و ورزش ، مسائل اجتماعی روز به زبان آموزی به این کودکان پرداخت.

بعد از استفاده از روش های فوق و آشنایی نسبی کودک با زبان فارسی از روش حل مسئله مانند انشاء و 5 جمله نویسی وگفتن دکلمه و توصیف وقایع و حوادث زیان آموزی را در این کودکان تقویت می کنیم .

 

برای دانلود تحقیق کودکان دو زبانه و چالش ها و مشکلات آموزشی آن ها اینجا کلیک کنید

دانلود پایان نامه مرغ مادر گوشتی

تحقیق تاثیر اضطراب در یادگیری دانش آموزان تیزهوش و عادی

گزارش کارآموزی در باشگاه رشته تربیت بدنی

زبان ,های ,کودکان ,مادری ,دانش ,آموزش ,زبان مادری ,دانش آموز ,دو زبانه ,این کودکان ,می شود ,مسئله مانند انشاء ,نویسی وگفتن دکلمه ,گوته فیلسوف آلمانی ,مواد غذایی وموضوعات

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کمچلی تیزپروازان پیشتازان پاسارگاد پاورپوینت آمادگی دفاعی نهم و دهم جذاب ترین اخبار اخذ مشاوره و صدور گواهی نامه ایزو «اتاق گوشواره» LOONA & ORBIT زیتونی روزمرگی های حمید سبزیانی Neverness